به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه از تهران، استاد حسین انصاریان در سخنرانی خود در مسجد حضرت رسول(ص) تهران، اظهار کرد: دقت در آفرینشِ پروردگار، دقتکننده را به این نتیجه میرساند که آفرینش پروردگار تجلی علم، حکمت، عدالت و رحمت اوست و همهٔ این صفات هم کمال و ارزش است. این دقت کردن طبق روایاتی که از رسول خدا(ص)، امام صادق و حضرت رضا(علیهماالسلام) نقل شده، عبادت است.
به کارانداختن فکر در آفرینش و آفریدهها عبادتی باطنی است
وی با تأکید بر اینکه بهکارانداختن فکر در آفرینش و آفریدهها عبادتی باطنی است، گفت: در این عبادت، بدن و جسم در کار نیست بلکه ریشهٔ وجود انسان و حقیقت او در کار است. در این باره امیرالمؤمنین علی(ع) میفرمایند: «أَصْلُ اَلْإِنْسَانِ لُبُّهُ» ریشه، اصل و حقیقت انسان مغز و خرد اوست. پیغمبر(ص) هم میفرمایند: هر کسی این مغز را بهکار بیندازد، یک لحظهٔ این اندیشهٔ مثبت، برابر با یک سال عبادت بدنی است. «تَفَکُر السّاعَة خَیْرٌ مِنْ عِبَادَةٍ سَنَة». حکما نیز میگویند: اندیشه و فکر کردن، حرکتِ از اولِ یک راه مثبت و رسیدن به نتیجهٔ مثبت است؛ یعنی اندیشه کردن یک حرکت، کار و کوشیدن است، ولی باطنی است که بسیار ارزش دارد. امام هشتم(ع) نیز میفرمایند: «لَیْسَتِ العِبادةُ کثرةُ الصّیامِ والصّلاة» همه عبادت در پیشگاه پروردگار به زیاد روزه گرفتن و نماز خواندن نیست. «واِنَّما العبادةُ کثرَةُ التّفکُّرِ فی امرِ الله» عبادت بزرگ، سنگین و ریشهدار، اندیشه کردن در کار و خلقت پروردگار است.
پروردگار مخلوق باطلی در این عالم هستی ندارد
استاد انصاریان به دستاورد با ارزش تفکر در خلقت خداوند، اشاره و خاطرنشان کرد: اندیشه کردن انسان را به این نتیجه میرساند که پروردگار مخلوق باطلی در این عالم هستی ندارد و تمام خلقت الهی براساس درستی و حق است: «وَمٰا خَلَقْنَا اَلسَّمٰاوٰاتِ وَاَلْأَرْضَ وَمٰا بَینَهُمٰا إِلاّٰ بِالْحَقِّ» (سورهٔ حجر، آیهٔ ۸۵)، آفرینش آسمانها، زمین و آفرینش موجودات بین آسمانها و زمین درست است. وقتی انسان در فکر کردن به این نتیجهٔ باارزش برسد، به خودش میگوید: آدمیزاد، تو که موجودی بین آسمان و زمین هستی و خلقت آفرینش تو مثل بقیهٔ موجودات درست، حق، صحیح، برمبنای علمالله، حکمتالله، عدلالله و رحمتالله است؛ یعنی علم خدا، رحمت خدا، عدل خدا و لطف خدا تو را در خلقتت بدرقه کرده است؛ پس تو خیلی باارزش و موجود مهمی هستی. چون طبق آیه، موجود بر حقی هستی: «وَمٰا خَلَقْنَا اَلسَّمٰاوٰاتِ وَاَلْأَرْضَ وَمٰا بَینَهُمٰا إِلاّٰ بِالْحَقِّ».
استاد حوزه به تأکید خداوند مبنی بر خیرخواهی انسان برای خود و دیگران اشاره و تصریح کرد: خداوند وقتی آدم(ع) را خلق کرد و به زمین فرستاد، به او گفت: به ملائکه از دانشی خبر بده که به تو دادهام. این فرمانی نبوده که برای انسانها عملی باشد. آدم(ع) به ملائکه خبر داده و ملائکه هم قانع شدهاند؛ اما وقتی آدم را وارد زمین میکند و میخواهد زندگی را در زمین شروع کند، هنوز هم اولاددار نشده و فقط خودش است و همسرش، با آدم(ع) حرف زد. خدا به او فرمود: آدم، آنچه خیر برای خودت میخواهی، برای دیگران هم بخواه؛ یعنی جز خیر و خوبی برای دیگران نخواه و آنچه شر برای خودت نمیخواهی، برای دیگران هم نخواه. اگر انسان به این نصیحت عمل کند، فردای قیامت با پروندهای مطلوب بر پروردگار عالم وارد میشود.
میدان جنگ تنها مجوز برای تلافی بدی با بدی است
استاد انصاریان میدان جنگ را تنها مجوز برای تلافی بدی با بدی دانست و بیان کرد: اگر به ما اجازه دهند که بدی را با بدی تلافی کنیم، مهمترین موردش در جنگ است که قرآن مجید میفرماید: «اگر یکی از شما را کشتند، شما یکی از آنها را در مقابل آن بکشید؛ البته اگر طرف مقابل را ببخشید، بهتر است». این آیه وقتی نازل شد که پیغمبر اسلام(ص) در جنگ احد بالای سر عمویشان آمدند و دیدند دشمن بدن عمو را مُثله کرده است؛ پیغمبر(ص) وقتی شکل بدن عمو را دیدند، گفتند: عموجان، اگر خداوند مرا در جنگ بعدی بر دشمن پیروز کند، به جای تو، هفتاد نفر از این بیدینهای مشرکِ کافر را میکشم. پیغمبر(ص) سوخته بود، اما جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد: «اگر بنا باشد دشمن را جریمه کنی، بهاندازهٔ کاری جریمهاش کن که کرده است و نه بیشتر!».
محقق و پژوهشگر قرآنی به سفارش امیرالمؤمنین علی(ع) در تلافی قاتل اشاره و خاطرنشان کرد: امیرالمؤمنین علی(ع) در شب بیستویکم به فرزندانشان فرمودند: «یکنفر در آن تاریکی سحر به من حمله کرد که آنهم ابنملجم بود. شما بعدِ از دنیا رفتن من، بهعنوان اینکه امیرالمؤمنین مورد هجوم قرار گرفته، به مردم هجوم نکنید و کشتار راه نیندازید. این یکنفر مرا کشته است. سپس فرمودند: حسن جان، اگر من خودم زنده بمانم که برنامه باید بین من و قاتل انجام بگیرد و به شما نمیرسد. من خودم میدانم با قاتلم چه کنم» که اهل دل میگویند: اگر امیرالمؤمنین(ع) از آن زخم به سلامت درآمده و زنده مانده بود، ابنملجم را میبخشید. قرآن مجید هم دارد که اگر عفو و گذشت کنید، بهتر است.
جایگاه و ارزش انسان نزد خداوند
نویسنده کتاب «عناصر شخصیت انسان» در ادامه در مورد ارزش و جایگاه انسان نزد خداوند، گفت: «خَلَقْتُ الْأَشْیآءَ لِأَجْلِک، وَ خَلَقْتُک لِأَجْلی؛ این آسمانها و زمین، نعمتها، دریاها، صحراها و هوا را برای تو آفریدهام؛ اما تو را برای خودم آفریدهام». این آیه نشان میدهد که انسان چقدر ارزش دارد که عالَم برای اوست و او برای خداست.
هدف از خلقت انسان قرار گرفتن در مدار عبودیت است
استاد انصاریان با طرح پرسشی مبنی بر اینکه علم خدا، حکمت خدا، عدالت خدا، رحمت خدا و قدرت خدا ما را از خاک بهصورت انسان برای خاطر خودش بهوجود آورد و حال وظیفه انسانها در برابر خدا چیست؟ گفت: خدا لطف عجیبی در هدف خلقتِ من، به من کرده که اگر من این لطف را قبول کنم، به این مراتب میرسم: «لقاءالله، رحمتالله، رضوانالله، جنتالله، قربالله. همهٔ این پنج مورد در قرآن است؛ اگر من این لطف شگفتآور و عجیب خداوند را قبول کنم، به این پنج مقام میرسم و آن لطف هم این است که در قرآن میفرماید: «وَمٰا خَلَقْتُ اَلْجِنَّ وَاَلْإِنْسَ إِلاّٰ لِیعْبُدُونِ» (سورهٔ ذاریات، آیهٔ ۵۶)، هدف من از اینکه شما را آفریدم، این است که شما در مدار عبودیت من قرار بگیرید تا از طریق عبودیت، به لقا، قرب، رضوان، جنت و رحمت من برسید. وقتی به این پنج نقطه وصل شدید، در نعمتهای بینظیر قیامتی من قرار خواهید گرفت و من شما را به این خاطر آفریدهام.
انتهای پیام 313/17